دل نوشته مسافران...
ازم پرسید چی می کشی؟
گفتم: زجر
گفت: چی مصرف می کنی؟
گفتم: زندگی !!
آره زندگیم شده ، روزهای یکشنبه و سه شنبه و پنج شنبه و یک فنجان قهوه تلخ و یک مثلث دانایی !!
این فنجان قهوه تلخ من هم روزی تمام میشود
و با خوردن آخرین جرعه این شربت تلخ ، فنجانم را زمین خواهم گذاشت و از این کافه نور ، خواهم رفت !
و هنوز هم به حرفهایی فکر میکنیم که برای نگفتن دارم !
ما که از هرچه ترسیدیم سرمان آمد پس بیا تمرین کنیم کمی ازخوشبختی بترسیم !!
تبر را به تیر ترجیح میدهم ، چراکه ابتدا مقابلت می ایستد و تکلیفش رامردانه روشن میکند!
دوستان مسافر بیاییم از ابتدا سفرمان را با ترس رها نشدن اغاز نکنیم و تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم ..
و یادمون باشه قولی که به کسی میدیم را عملی کنیم!
+ نوشته شده در پنجشنبه بیستم مهر ۱۳۹۱ ساعت 11:49 توسط محمود اسماعیلی
|
این وبلاگ از طرف لژیون آقای محمود اسماعیلی از نمایندگی شهرری با هدف آموزش ، پیشگیری ،مهار و درمان رایگان اعتیاد راه اندازی شده است امیدواریم که بتوانیم در این مسیر قدمی برداشته باشیم.