در ابتدا جناب امین میگویند که برای خودشان نیز منیت یک مسئله مهم بوده که همیشه درگیرش هستند و در سطوح مختلف با آن روبرو میشویم ، واین باعث شد ببینم اصل مطلب از کجا بوجود میآید و بفهمم که منیت چگونه رشد کرده و متولد میشود!  و چگونه تخریب ایجاد مینماید ؟ و در چه زمینه هایی باعث تخریب و انحتاط میگردد ؟ و چه بلایی بر سر صور پنهان انسان میآورد ؟ نقطه آغاز منیت. در انسان تعریفش.اینست: که انسان جایگاه خود را بالانر از آنچه که هست تصور میکند و با شروع حرکت در هستی موفقیتها و مهارتهایی را بدست میآورد آنچه در زمینه هنر و چه در زمینه علم آ هر زمینه  که بتواند در آن بدرخشد ، شرط لازم در اینکه منیت در انسان بوجود بیاید اینست که انسان یکسری توانایی را باید از خودش بروز دهد و یکسری استعدادهایی را شکوفا کند نا حرفی برای گفتن داشته باشد ، وقتی این مرحله راطی کرد منیت در وجودش پیدا میشود ، مثلا کسی که توانایی در وجودش نباشد دچار منیت نمیشود ، ولی کسی که بطور مثال ساز بزند و در نواختن آن ساز ماهر باشد میتواند در آن زمینه دچار منیت بشود آیا کسی که ریاضیات را خوب متوجه میشود میتواند در ریاضی دچار منیت بشود ، پس شرط لازم اینست که ما دانایی کسب کنیم ، موقعی که ما حرکتی مثبت در جمعی انجام دهیم و دیگران توان انجامش را نداشته باشند و یا در مسابقه مورد تشویق قرار بگیریم پر ما یک انرژی بوجود میاید و این انرژی را ما کسب میکنیم  که از تشویق در ما بوجود آمده است ، که در ما یک لذن خاص بوجود میاورد ، در اینجا ما میگردیم ببینیم این انرژی و لذت چگونه بوجود آمده است که مارا اینقدر خوشحال کرده!  بعد فرآیند قیاس آغاز میشود و خویش را با دیگران مقایسه میکنیم و میگوییم من توانستم آ دیگران نتوانستند ! و وقتی این قیاس انجام شد اصل اتفاق آغاز میشود.  حال اگر داناییمان کم باشد که همان ظرفیت را شامل است پاسخش به قیاس در مورد تواناییش و نتیجه ای که گرفته این است که تو بیشتر و بهتر از بقیه میفهمی و بلدی و درک میکنی و از بقیه بالاتری!  و وقتی این  نتیجه حاصل شد منیت متولد میشود  ، 

 در این مرحله اگر داناییمان کم باشد از قیاس نتنیجه نمیگیریم ، چون کسی که داناست می پنداند انسان دارای جهات زیادی است و یعنی صور پنهان زیادی دارد که بیشمار است و با مقایسه یک پارامتر و در یک زمان نمیشود چنین نتیجه گرفت ، 

 در اینجا برای ما یک قالب ذهنی بوجود میاید و یک اعتقاد که مسیر ما را تحت تأثیر خودش میگذارد ،به این صورت که ما جایگاه خود را در هستی گم میکنیم و خیلی انفاقات برایمان میافتد ، مسئله دیگری که در این حال برایمان ایجاد میشود سطح توقع ما را بالا میبرد و توقع احترام بیشتری پیدا میکنیم و وقتی میزان توقعمان برآورده نشد دچار تنفر میگردیم ، وقتی جایگاهمان را در هستی از دست میدهیم تنفر متولد میشود ، در حالیکه اگر جایگاه خود را بشناسیم دیگر دچار تمفر نمیشویم ، حالاتی مانند خشونت ، تنفر ، کینه ، حسادت ، مکر ، حیله و ... تماما زاده منیت میباشند ، در اینجا تنفر بصورت مشترک میباشد وقتی جایگاهمان را در هستی از دست بدهیم محاسباتمان غلط میشود و سرگردان میشویم و امکان ارتباط درست و تبادل امرژی صحیح با طبیعت را از دست میدهیم و از گرفتن انرژی محروم میشویم و چون به آن احترام مد نظرمان نمیرسیم ناراحت شده و دور خویش حصار میکشیم تا کسی نتواند به ما آسیب بزند و باعث میشود چون این کار در صور پنهان ما انجام میشود بنابر این آن حصار از رسیدنم انرژی های مثبت و امواجی که هستی برایمان می فرستد را مانع میگردد، که جزو نیاز صور پنهان ماست

 کسی که دچار منیت است دوحالت دارد یا خودش را محصور کرده و از عواطف و احساسات محروم میشود و یا به حریم دیگران حمله کرده و حرمت میشکند ، و در این حالن اتصالمان را با هسنی از دست میدهیم و باید این پوسته را بشکافیم  از این فرآیند عبور کنیم ، 

 بطور کلی برای دریافت انرژی دو حالت متصور است!  یا باید انرژی که نیاز داریم را تولید کنیم که مرحله اکمل است و یا از دیگران دریافت کنیم که این دو حالت دارد یا انرژی سالم و پاک میگیریم با عمل درست و در راه راست بودن و یا باید انرژی دزدی کنیم با اعمال ناشایست 

مجبوریم برای کسب انرژی و اطلاعات چون داخل قلعه هستیم و تولید انرژی نداریم باید به دیگران حمله کنیم و انرژی آنها را بدزدیم و دوباره وارد قلعه شویم

اگر نتوانیم به مرحله تولید برسیم همیشه در حالت تنفر یا حفظ جایگاه هستیم

 چرا به خود اجاره حمله به دیگران را می دهیم چون جایگاه خود را بالاتر می بنیم

منیت روی چاکرای سوم تاثیر می گذارد و حالت سرگردانی در کائنات داریم

 

 کنفرانس سی دی توسط مسافر سفر اول: امیر دهقان

نویسنده مطلب: علیرضا

لژیون محمود اسماعیلی

 

 

 

 نویسنده مسافر علیرضا